هیچ چیزی نمی تونه ما چهار نفر رو از هم جدا کنه

ما با هم توی یجایی دوستیمون شکل گرفته که به همین راحتی از بین نمیره شاید ضعیف بشه ولی از بین نمیره. 

یادمه این عکس و به زور من توی قطار انداختیم. مهدی یادته چقدر اصرار کردم خوب حالا ببین چقدر قشنگ شده

---

  برای دیدن ادامه عکسهای جذاب و دیدنی از برو بچ باحال به ادامه مطلب برین 

حتما برین نگاه کنین ارزشش رو داره

 

این عکس رو الیار توی قطار گرفت(الیار یادته چقدر سر این عکس خندیدیم. یادش بخیر) 

---

   

این عکس رو هم توی نماز خونه یا همون سالن همایش انداختیم یادش بخیر چقدر الیار و مهدی رو کتک زدیم بعدش 

---

 

همون توضیح عکس بالایی 

---

 

مهدی دزفولی نقش هویج رو بازی میکرد  

---

  

من در پشت حصارهای زندان البته در دوران جاهلیت بودیم اون زمون  

---

 

اینم یه نوع دیگه برای عبادت (مسعود جان مواظب باش پشت سرت خیلی شلوغه دارن برات نقشه میکشنا  ازما گفتن بود دیگه خود دانی)   

---

 

الیار خیلی نامردی  داری چیکار میکنی < الیار الیار الیار ........>

---

 

ببینین مهدی و مسعود دارن لاو میترکونن  

---

   

تو مشهدم منصور کیایی رو پیدا کردم(منصور دمت گرم اون شب خیلی خوش گذشت البته ح واصم نبود منصور اون روز کشف من بود آخه منصور تازه مسلمون شده اسم اصلیش تامی بود ) 

---

  

 این عکس بعد از عملیات انحدام قطار انداخته شد که آثارش روی لباسامون معلومه 

---

 

 

مسود جیگر منه اصلا مسعود به مادرت بگو میخوام بیام خواستگاریت 

---

   

بچه ها ببینید همشون توی بغل من جا شدن   

---

تلاشی برای بر هم زدن دوستی ما نکنید